آیا تا به حال فکر کرده اید که چگونه به نظر می رسد برخی از شرکت ها همه چیز را با هم دارند در حالی که برخی دیگر در هرج و مرج چرخ های خود را می چرخانند؟ راز اغلب در ساختار سازمانی آنها نهفته است.
درست مانند یک معمار که نقشه یک ساختمان را طراحی می کند، رهبری یک شرکت نیز باید چارچوب کاملی را برای تجارت خود بسازد.
اما برخلاف ساختمانهایی که ساکن هستند، شرکتها موجودات زنده و تنفسی هستند که باید در طول زمان سازگار شوند.
امروز ما به پشت پردههای سازمانهای با عملکرد بالا نگاه میکنیم تا جادوی ساختاری که آنها را وادار میکند را آشکار کنیم.
با هم متفاوت را کشف خواهیم کرد انواع ساختارهای سازمانی تا ببینید کدام یک برای شما مناسب تر است.
بررسی اجمالی
پرکاربردترین ساختار سازمانی کدام است؟ | ساختار سلسله مراتبی |
چالش برانگیزترین نوع ساختار سازمانی چیست؟ | ساختار ماتریسی |
اگر محیط شرکتتان پایدار باشد، احتمالاً چه نوع ساختاری را انتخاب می کنید؟ | ساختار تابعی |
فهرست مندرجات
نکات بیشتر با AhaSlides
به دنبال سرگرمی بیشتر در طول گردهمایی ها هستید؟
اعضای تیم خود را با یک مسابقه سرگرم کننده جمع کنید AhaSlides. برای شرکت در آزمون رایگان از AhaSlides کتابخانه قالب!
🚀 امتحان رایگان ☁️
ساختار سازمانی چیست؟
ساختار سازمانی به سیستم رسمی روابط کار و گزارش اطلاق می شود که کارکنان را کنترل، هماهنگ می کند و انگیزه می دهد تا برای دستیابی به اهداف سازمانی با یکدیگر همکاری کنند. این عناصر کلیدی که ساختار سازمانی را تعریف می کنند عبارتند از:
- تقسیم کار - تقسیم فعالیت های کاری به مشاغل یا وظایف خاصی که باید انجام شود. این امر مستلزم تخصص و دپارتمان سازی است.
- دپارتمان سازی - گروه بندی مشاغل به بخش ها بر اساس عملکرد مشترک آنها (مثلاً بخش بازاریابی) یا مشتری/گروه هدف مورد خدمت (مثلاً بخش توسعه کسب و کار).
- زنجیره فرماندهی - خطوط اختیاری که مشخص می کند چه کسی به چه کسی گزارش می دهد و سلسله مراتب را در سازمان منعکس می کند. سلسله مراتب و سطوح مدیریت را نشان می دهد.
- دامنه کنترل - تعداد زیردستان مستقیمی که یک مدیر می تواند به طور مؤثر بر آنها نظارت کند. دامنه گسترده تر به معنای لایه های مدیریتی کمتر است.
- تمرکز در مقابل عدم تمرکز - به جایی اشاره دارد که اختیار تصمیم گیری در سازمان قرار دارد. ساختارهای متمرکز دارای قدرت متمرکز در بالا هستند، در حالی که ساختارهای غیرمتمرکز قدرت را توزیع می کنند.
- رسمی سازی - میزان نوشته شدن قوانین، رویه ها، دستورالعمل ها و ارتباطات. رسمی شدن بالاتر به معنای قوانین و استانداردهای بیشتر است.
ساختار سازمانی تعیین می کند که چگونه همه این عناصر برای بهینه سازی عملکرد و دستیابی به اهداف شرکت در کنار هم قرار گیرند. انواع درست ساختار سازمانی به عواملی مانند اندازه، استراتژی، صنعت و سبک رهبری.
انواع ساختارهای سازمانی
انواع ساختارهای سازمانی چیست؟
به طور کلی 7 نوع ساختار سازمانی در دنیای تجارت وجود دارد. در میان این ساختارهای سازمانی مختلف، برخی از ساختارها قدرت را در بالا متمرکز می کنند، در حالی که برخی دیگر آن را در سراسر رتبه ها توزیع می کنند. تنظیمات خاصی انعطاف پذیری را در اولویت قرار می دهند، در حالی که برخی دیگر کنترل را بهینه می کنند. بیایید بررسی کنیم که انواع ساختار سازمانی در تجارت چیست:
# 1. ساختار سازمانی مبتنی بر تیم
A ساختار سازمانی مبتنی بر تیم کاری است که در آن کار عمدتاً بر اساس تیم ها سازماندهی می شود تا نقش های شغلی فردی یا بخش های سنتی.
تیمهایی تشکیل میشوند که کارمندانی را از مناطق یا بخشهای عملکردی مختلف گرد هم میآورند تا روی یک پروژه یا هدف خاص کار کنند. آنها به جای اهداف فردی بر اهداف و نتایج مشترک تمرکز می کنند. موفقیت یا شکست یک تلاش مشترک است. این خراب می شود سیلوهای.
آنها خود مدیریت هستند، به این معنی که از سطح بالایی از استقلال برخوردارند و این اختیار را دارند که فرآیندهای کاری خود را با نظارت کمی از سوی مدیران مدیریت کنند. تیمها وظایفی مانند برنامهریزی، تکالیف، بودجهبندی، فرآیندها و منابع را بدون نیاز به تأییدیههای بالاتر بر عهده دارند.
سلسله مراتب عمودی کمتر و هماهنگی و ارتباط افقی بیشتر بین تیم ها وجود دارد. ساختارهای سازمانی مبتنی بر تیم فرصت های متعددی برای اعضا برای تعامل و همکاری دارند تا بتوانند مهارت های کار گروهی خود را افزایش دهند.
اعضای تیم ممکن است با تغییر پروژه ها و اولویت ها تغییر کنند. کارمندان می توانند به طور همزمان بخشی از چندین تیم باشند.
#2. ساختار شبکه
A ساختار شبکه در طراحی سازمانی به مدلی اطلاق می شود که به جای دپارتمان ها یا نقش های شغلی ثابت، مبتنی بر تیم های انعطاف پذیر و مبتنی بر پروژه است.
تیم ها بر اساس پروژه به پروژه تشکیل می شوند و مهارت ها و نقش های مختلف را در صورت نیاز گرد هم می آورند. تیم ها پس از پایان پروژه ها منحل می شوند.
هیچ مدیر سخت گیر وجود ندارد، بلکه چندین رهبر تیم مسئولیت های مشترک دارند. اختیارات بر اساس نقش ها و حوزه های تخصص توزیع می شود.
اطلاعات به جای یک سلسله مراتب از بالا به پایین، از طریق تیم های به هم پیوسته جریان می یابد.
نقشهای شغلی پویا هستند و بر اساس مشارکت مهارتها/دانش به جای عناوین شغلی ثابت تعریف میشوند.
طراحی سازمانی می تواند به طور انعطاف پذیر بر اساس استراتژی ها و پروژه های در حال تحول تغییر کند بدون اینکه توسط نقش های سفت و سخت محدود شود. مشارکت های فردی بر اساس موفقیت مشارکتی به جای معیارهای عملکرد فردی ارزیابی می شود.
#3. ساختار سلسله مراتبی
به عنوان یکی از ساختارهای اساسی سازمانی، الف ساختار سازمانی سلسله مراتبی یک ساختار سنتی از بالا به پایین است که در آن قدرت از مدیریت سطح بالا به پایین از سطوح مختلف مدیریت متوسط و پایین به کارکنان خط مقدم سرازیر می شود.
معمولاً سطوح متعددی از مدیران و مدیران فرعی بین رهبری ارشد و کارکنان خط مقدم.
تصمیمات استراتژیک در سطوح بالا با استقلال کمتر و پایین تر گرفته می شود.
کار به وظایف عملیاتی تخصصی و بخش هایی با انعطاف پذیری محدود تقسیم می شود، اما مسیر روشنی را برای ارتقاء در نردبان نشان می دهد.
ارتباطات عمدتاً از بالا به پایین در لایه های مدیریت جریان دارد.
این ساختار برای کارهای پایدار و مکانیکی در محیطهای پیشبینیکننده که به انعطافپذیری نیاز ندارند، به خوبی کار میکند.
#4. ساختار سازمانی ماتریسی
راه اندازی ماتریس مانند داشتن دو رئیس به طور همزمان است. به جای اینکه فقط به یک مدیر در بخش خود گزارش دهید، افراد هم به سرپرست عملکردی خود و هم به مدیر پروژه گزارش می دهند.
این شرکت افراد را از تیم های مختلف برای پروژه های خاص دور هم جمع می کند. بنابراین ممکن است مهندسان، بازاریابان و فروشندگانی داشته باشید که همگی در یک تیم پروژه برای مدتی کار می کنند.
در حالی که آنها به عنوان تیم پروژه کار می کنند، آن افراد هنوز مسئولیت بخش عادی خود را دارند، بنابراین بازاریاب به معاون بازاریابی و همچنین مدیر پروژه پاسخ می دهد.
این می تواند باعث ایجاد برخی مشکلات شود زیرا ممکن است در مورد وظایف گیج شوید و شاهد درگیری بین مدیر بخش و مدیر پروژه باشید.
این به شرکت ها اجازه می دهد تا تمام کارشناسان مورد نیاز برای پروژه ها را گرد هم بیاورند. و افراد هم در کار تخصصی و هم در پروژه های گسترده تر تجربه کسب می کنند.
#5. ساختار سازمانی افقی/مسطح
افقی یا ساختار سازمانی مسطح جایی است که سطوح مدیریتی زیادی بین مدیریت ارشد و کارکنان خط مقدم وجود ندارد. به جای داشتن یک سلسله مراتب بلند، همه چیز را بیشتر به صورت جانبی پخش می کند.
در یک ساختار مسطح، اطلاعات تمایل دارد بدون نیاز به بالا و پایین رفتن یک زنجیره طولانی فرمان، آزادانه تر در اطراف جریان یابد. ارتباطات بین تیم های مختلف نیز روان تر است.
تصمیم گیری در بالاترین سطح کمتر متمرکز است. تیم رهبری تلاش می کند تا مشارکت کنندگان فردی را توانمند کند و به آنها مالکیت بر کارشان بدهد.
کارمندان ممکن است بیشتر خود مدیریت کنند و دامنه وظایف گسترده تری داشته باشند تا نقش های تخصصی بسیار محدود.
با لایه های مدیریتی کمتر، هزینه های سربار کاهش می یابد. و زمان پاسخگویی معمولاً بهبود مییابد زیرا درخواستها نیازی به تأییدیههای متعدد تمبر بالا و پایینتر یک زنجیره بزرگ ندارند. این برای استارت آپ ها و شرکت های کوچک در مراحل اولیه مناسب است، جایی که باید تصمیمات سریع گرفته شود.
#6. ساختار سازمانی عملکردی
در یک ساختار سازمانی عملکردی، کار در یک شرکت بر اساس تخصص یا تخصص گروه بندی می شود. به عبارت دیگر، حول کارکردهای تجاری سازماندهی شده است.
برخی از بخش های عملکردی رایج عبارتند از:
- بازاریابی - تبلیغات، نام تجاری، کمپین ها و غیره را مدیریت می کند.
- عملیات - نظارت بر تولید، زنجیره تامین، انجام و غیره.
- امور مالی - به حسابداری، بودجه و سرمایه گذاری رسیدگی می کند.
- منابع انسانی - افراد را استخدام و مدیریت می کند.
- فناوری اطلاعات - زیرساخت ها و سیستم های فناوری را حفظ می کند.
در این مجموعه، افرادی که در یک رشته کار می کنند - مثلاً بازاریابی - همه در یک بخش با هم جمع می شوند. رئیس آنها معاون یا مدیر آن وظیفه خاص خواهد بود.
تیم ها از درون بر روی بهینه سازی تخصص خود تمرکز می کنند، در حالی که هماهنگی بین عملکردها به تلاش خاص خود نیاز دارد. مانند بازاریابی که کمپین ایجاد می کند، عملیات چاپ بروشورها و مواردی از این دست.
هنگامی که کارکنان توسط دیگران در حوزه کاری خود احاطه شده اند، به توسعه تخصص عمیق کمک می کند. و مسیرهای شغلی روشنی را در داخل توابع فراهم می کند.
با این حال، از آنجایی که مردم توسط سیلوها تقسیم می شوند، ممکن است همکاری سخت تر باشد. و مشتریان شرکت را از طریق یک لنز کاربردی و نه کل نگر می بینند.
شماره 7. ساختار تقسیمی
درک تعریف ساختار سازمانی تقسیمی بسیار آسان به نظر می رسد. با یک راه اندازی تقسیمی، شرکت اساساً خود را به بخش های جداگانه بر اساس انواع مختلف محصولاتی که تولید می کند یا جغرافیایی که ارائه می دهد تقسیم می کند. برای شرکت های متنوعی که در صنایع یا مکان های مختلف فعالیت می کنند به خوبی کار می کند.
هر بخش کاملاً مستقل عمل می کند، تقریباً مانند شرکت کوچک خود. این همه افراد و منابع خود را برای رسیدگی به اموری مانند بازاریابی، فروش، تولید دارد - هر آنچه که فقط برای آن بخش از تجارت نیاز دارد.
رهبران این بخشها سپس به مدیر عامل اصلی گزارش میدهند. اما در غیر این صورت، بخشها بیشتر شوتهای خود را میخوانند و هدفشان این است که به تنهایی سود کنند.
این ساختار به هر بخش اجازه میدهد واقعاً تمرکز کند و خودش را متناسب با بازار یا مشتریان خاصی که با آن سروکار دارد، تنظیم کند. به جای یک رویکرد واحد برای کل شرکت.
نکته منفی این است که هماهنگی همه چیز به کار نیاز دارد. ممکن است تقسیمات بدون هم افزایی شروع به انجام کار خود کنند. اما اگر به درستی مدیریت شود، به کسب و کارهایی که در صنایع یا حوزه های مختلف سر و کار دارند، قدرت می بخشد.
گیرنده های کلیدی
اکثر شرکت ها عناصری از ساختارهای مختلف را بر اساس اهداف، اندازه و پویایی صنعت خود ترکیب می کنند. ترکیب مناسب به استراتژی و محیط عملیاتی یک شرکت بستگی دارد، اما این 7 نوع مختلف از ساختارهای سازمانی، چارچوب های ساختاری اساسی مورد استفاده در سازمان ها در سطح جهانی را در بر می گیرند.
پرسش و پاسخهای متداول
4 نوع ساختار سازمانی کدامند؟
چهار نوع اصلی ساختار سازمانی عبارتند از: ساختار عملکردی، ساختار بخش، ساختار ماتریسی و ساختار شبکه.
5 نوع سازمان چیست؟
5 نوع سازمان وجود دارد: ساختار عملکردی، ساختار پیش بینی شده، ساختار شبکه، ساختار ماتریسی و ساختار تقسیمی.